کارتن مقوایی
کارتن مقوایی پر از جوجه های رنگی مافنگی کنار پیاده رو ،لب جوی خشک زیر درخت زیتون تلخ تازه کاشته گذاشته شده بود،توی جو
کارتن مقوایی پر از جوجه های رنگی مافنگی کنار پیاده رو ،لب جوی خشک زیر درخت زیتون تلخ تازه کاشته گذاشته شده بود،توی جو
در اتاقش را باز کردم و دوباره حالم بد شد .روی تخت پر از لباسهایی بود که با لحاف گره خورده بودند.دنبال روسری ام بودم

تیر مست (تیر مست شدن اصطلاحی در شکاراست که حالت جانوری که تیر خورده ولی تیر کارساز نبوده و حیوان به هر سو میدود را

جستاری در لباس نسرین صحرایی ۲۸اردیبهشت. ۱۴۰۲ وقتی سه چهار ساله بودم مادرم بلوز شلواری برایم خرید که راهراه بود.به من گفت «بیا این

«تا حالا شده یک دفعه بزنی زیر همه چیز و تمومش کنی» استکان چای کنار میزش را برداشت و همانطور که به صورتش نزدیک میکرد،

باز نویسی مرگ نسرین صحرایی اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ها پشت فرمان نشستن و یک نفس رانندگی کردن امانم را بریده است.بهمن شب رو نیست. به

ساعت بیست دقیقه به یک است، و قراره امروز من بروم دنبال امید. -امید مامان، زنگ خونه تو چمنای پارک منتظرتم. -آخه مامان من” –

خانه مادربزرگ ،خانه ای قدیمی بوددرگیلان .میان باغ بزرگ پدری .در باغ ،بجز خانه مادر بزرگ ،دو برادرش هم خانه داشتند .بزرگتر از خانه مادر
در این تمرین تلاش شده موقعیت داستانی تنها با ابزار توصیف، کنش و دیالوگ روایت شود.

پرتغالی در دستان دخترِ مو خرگوشی از دو سه روز پیش که پدرم ساک بیمارستانش را بسته و روی مبل، روبروی تختش گذاشته است، همهمان