
چشمهایت
نگران نباش، چیزی نیست . میگذرد. امروز هم مثل بقیه ی روزهاست. یکی از روزهای آخر پاییز . میدانی فقط آسمان کمی دیوانه تر

نگران نباش، چیزی نیست . میگذرد. امروز هم مثل بقیه ی روزهاست. یکی از روزهای آخر پاییز . میدانی فقط آسمان کمی دیوانه تر

روزهای اول زمستان است. هوای اصفهان سرد و آلوده است و ما برای فرار کردن از هوای آلودهی شهر به روستا پناه آوردهایم. من، علی،

چه فرقی میکند من یا تو؟ «بازنویسی» تازه از خواب بیدار شدهبود. موهایش را سریع پشت سرش گره کرد. آشپزخانه شلوغ بود. لابلای ظرفهای شستهنشدهی