تیرمست ناصر رو به روي پنجره چوبی میایستد. ابروهای پرپشت نامرتبش را در هم میکشد و به جنگل نگاهمیکند. همان روزهایی که با ایکاشها کلنجار میرفت، ژانویه 15, 2024 بدون دیدگاه
پرتقالهای خیس ثریا از تراس پایین میآید. روی پلهها مینشیند. آخرین دانه موهای سفیدش را میبافد و پشتسر میاندازد. آلبوم قدیمی را باز میکند.ورق میزند. فریبا و ژانویه 15, 2024 بدون دیدگاه