نویسنده: سلمان باهنر

سلمان باهنر

دکتر رسول خیوه‌ای

دکتر رسول خیوه‌ای سلمان باهنر       بالای پُل سیّدِ خندانِ تهران، پشت جُلفا، سایه اندازِ کویِ ارسباران، تپه‌ای سرسبز، بدون خودنمایی، دیدگاهی مُشرف به میانه‌های شهر

سلمان باهنر

مَشهدی نبات پاینده

مَشهدی نَبات پاینده، در: شبی از سی‌سال پیش سلمان باهنر       برخی خبرها شوک ندارند، جنجالی هم نیستند؛ آرام‌آرام، عمق پیدا می‌‌کنند. برای دید و بازدیدهای

سلمان باهنر

پیرزنِ مرگ

پیرزنِ مرگ سلمان باهنر        و تو می‌‌دانی تمام زیبایی میدانی که اسمش را باغ‌ملی گذاشته‌اند در وجود همین کبوترهای سفید است. عصرها مردمی که تمام

سلمان باهنر

سربازِ ساعت یک

سربازِ ساعت یک سلمان باهنر       قاعده، قانون یا منطقی درکار نیست. پیرمردِ آشپز، می‌ترسد با هرکس هم‌‌کلامی می‌‌کند دقیقه‌ای بعد او را مُرده بیابد. هرلحظه

سلمان باهنر

پرتقالی در دستان دختر مو خرگوشی

پرتغالی در دستان دخترِ مو خرگوشی    از دو سه روز پیش که پدرم ساک بیمارستانش را بسته و روی مبل، روبروی تختش گذاشته است، همه‌مان